بازاریابی عصبی چیست؟

بازاریابی عصبی یا Neuromarketing یعنی: پیوندِ علومِ مغز و اعصاب با دنیای کسب‌وکار، بازاریابی و برندینگ.

و هدف آن تعیین این محرک‌ها و اجرای آن‌ها روی محصول به منظور جذب مشتری است.

در ادامه به بررسی 6 کاربرد اول بازاریابی عصبی میپردازیم:

1. اهمیت نگاه مخاطب

تبلیغاتی که انسان در آن‌ها حضور دارد بسیار تاثیرگذار هستند. به عنوان مثال، عکس‌ها و ویدئوهای تبلیغاتی که کودکان در آن‌ها حضور دارند، کاربران را به مدت طولانی‌تر و متمرکزتر جذب می‌کنند.

2. استفاده از بسته بندی مناسب

رنگ، جنس، اندازه و مدل بسته بندی متناسب با نوع محصول، بسیار حائز اهمیت است.
به عنوان مثال در تحقیقاتی، نشان داده شد، مشتریان نظر مثبت تری نسبت به بسته بندی های مات درمقایسه با بسته بندی براق دارند!

3. تاثیر رنگ

رنگ‌ها توانایی برانگیختن احساسات مختلفی را دارند. استفاده درست از رنگ، می‌تواند یک ابزار قدرتمند بازاریابی باشد. یکی از معروف‌ترین نمونه‌های استفاده از رنگ در بازاریابی، استفاده گسترده از رنگ قرمز توسط برند کوکاکولا است!

4. کارایی تبلیغات

یکی از کاربردهای FMRI (تصویربرداری مغزی)، مقایسه تبلیغات مختلف، پیش از انتشار عمومی آن‌ها است. به عنوان مثال یک رستوران معروف با تبلیغات خاص و خوشمزه تر جلوه دادن غذاها در عکس ها فروش خود را افزایش چشمگیری داد!

5. ناتوانی در تصمیم گیری

طبق تحقیقات، مشخص شده که حق انتخاب‌های زیاد، ناتوانی در تصمیم گیری را برای مشتری به همراه خواهد داشت. به عنوان مثال اگر انواع مختلفی از محصولات مشابه کنار هم چیده شوند، توجه کمتری را به خودشان جلب می‌کنند!

6. ارزیابی رضایت

با استفاده از نوار مغزی می توان میزان تحریک عاطفی و درگیر شدن مشتری با یک محصول را مشخص کرد. به عنوان مثال، اگر مصرف کننده از محصول شما راضی نباشد، تبلیغ روی کاربرد خاصی از محصولتان عملا بی تاثیر می‌شود!